تیک تاک

دور نرو. بیا کنار دلم. من غیر از اینها که می نویسم، نوازش هم بلدم.

تیک تاک

دور نرو. بیا کنار دلم. من غیر از اینها که می نویسم، نوازش هم بلدم.

ولنتاین 2017

یک کارت پستال ... برای تو

دختری با موهای سیاه ... فرق از وسط باز شده ... پوست سفید ... ابروهای مشکی به هم پیوسته ... چشمهای بادامی سبز... بینی قلمی ... لبهای غنچه ای قرمز ... لپهای گل انداخته ... در لباس سنتی ... شلوار بنفش با طرح بته جقه ... پیراهن زرد گلدار ... روسری سبز حاشیه دار با طرح اشکال هندسی ... یک گل سرخ بر سر ... در کنار سماور گرد برنجی در حال قل قل ... قوری گل قرمزی در یک دست ... استکان کمرباریک در دست دیگر ... چای می ریزد ... به رسم ایرانی ... برای آغاز ابراز عشق ... در انتظار روی او.

دو بطری آب انبه ... نوشیدنی مورد علاقه تو ... به یاد 26 فروردین 95 ... که البته  نبودی دو تاش را خودم خوردم ... بیا تا سال دیگه سهم خودت را خودت بخوری.

اصفهان ... بوستان سعدی ... کنار فواره ها ... بعد از پیاده روی در کنار زاینده رود ... من و یادت.

این ولنتاین 2017 بود. ولنتاین شما مبارک. عشقتان پایدار.


خبر تازه

الان خبر رسید که به سلامتی سه باره عمه شدم. فرزند برادر! برای هممون با خودت شادیهای روزافزون بیار. کاش می شد مارالم را هم با خودت بیاری!

پ. ن.: مارال! نمی دونی این روزها چه قدرگرمای وجودت را حس می کنم. کاش این جا بودی! 

حتماً می گی من چه قدر دیوونم. نه؟


برای تجهیزفرد فرد آتش نشانان به سیستمهای ردیابی تلاش کنید.

سه روز از حادثه دلخراش پلاسکو گذشت ... 72 ساعت طلایی که بیشتر چشمها و گوشها به جعبه جادویی دوخته شد تا خبری از زنده یافتن حداقل یک آتش نشان از میان 15 آتش نشان محبوس دریافت شود ولی فقط خبر از یافتن پیکر 2 تن از این عزیزان رسید. در این که عزیزان آتش نشان و امدادگر در این سانحه کم نگذاشتند شکی نیست. خیلی از اونها در این سه شبانه روز شاید یک ساعت هم به خواب نرفتند. ولی همه واقفند که تجهیزات نیروی آتش نشانی ایران اصلاً کافی نیست. به واقع ما از یک آتش نشان چه انتظاری داریم؟ آتش نشان مثل من و تو یک انسان است و البته که از نظر درجه انسانیت به مراتب از من و تو بالاتر است. اما آتش نشان مثل من و تو جوان است و عاشق زندگی. پدر دارد. مادردارد. برادر دارد. خواهر دارد. همسر دارد. پسردارد. دختر دارد. تمام آن عواطف و روابطی که در زندگی من و تو جریان دارد، در زندگی او هم جریان دارد. ما وقتی می توانیم ادعای تلفات کم در یک سانحه را داشته باشیم که نیروی آتش نشانی را فدای نجات سایرین نکنیم. ما باید امنیت آتش نشان را هنگام کار تا حد امکان تأمین کنیم. ولی این کار را نمی کنیم. ما فقط آتش نشان را پیشمرگ سایرین می کنیم. در حالی که در سایر کشورها فرد به فرد آتش نشانان از بهترین سیستمهای ردیابی مثل Pointer (ردیابی با استفاده از امواج الکترومغناطیس) و Audrey  (ردیابی با استفاده از هوش مصنوعی) استفاده می کنند که ردیابی آتش نشان را حتی در ساختمان هم امکان پذیر می سازد؛ آتش نشانان ما به هیچ گونه سیستم ردیابی حتی GPS (ردیابی با استفاده از امواج رادیویی که برای بیرون ساختمان بیشتر کار می دهد.) مجهز نیستند. جداً ما چه انتظاری از یک آتش نشان داریم؟ این که من و تو بی احتیاطی کنیم، بعد یک آتش نشان که امنیت خودش هم تأمین نیست و حتی نمی تونند او را ردیابی کنند، بپره وسط آتیش و من و تو رو دربیاره و خودش را فدای من و تو کنه؟ کجای این انتظار منطقی است؟ شهرداریها می بایست پیش از هر اقدام دیگری در جهت جبران خسارتهای پلاسکو، ابتدا بودجه کلانی را صرف تجهیز نیروهای مقدس آتش نشان و به ویژه امکانات ردیابی آنها در سوانح نماید. شاید اگر آنها تجهیزات به روزی داشتند، امکان نجات یک نفر و داغدار نشدن یک خانواده وجود داشت. الان خرف از تأمین خسارت همه اقشار سانحه دیده در تلویزیون هست ... مال و منال کسبه .. بیکاری کارگر ... پس جان آتش نشان چی؟؟؟ ... عشق فلان همسر چی؟؟؟ ... یتیمی فلان کودک چی؟؟؟ ... داغ فلان مادر چی؟؟؟ ... فقظ پول و پول و پول ... فقط بلدیم همین را جبران کنیم. چرا هیچ کس از آتش نشان چیزی نمی گه؟ کی گفته وظیفه اش بوده؟؟؟ دست بردارین از این حرفهای شاعرانه و بازی با قافیه ها. یک اقدام غملی برای امنیت این قشر انحام بدید. پلاسکو اگر چه جان عده ای را گرفت، بیش از پیش خود من را متوجه اهمیت کار و درجه والای یک آتش نشان کرد ... درجه ای که فکر نمی کنم خودم هیچ وقت بتونم به اون حد برسم. مراقب انسانهای واقعی دور و برمون باشیم. اگر آنها نباشند، این دنیا دیگه جای زندگی نیست.

به احترام شهدای آتش نشان پلاسکو که خداوند بهشت برینش را جایگاه ابدی آنان قرار دهد، فاتحه ای نثار روح عظیم الشأنشان کنید.