تیک تاک

دور نرو. بیا کنار دلم. من غیر از اینها که می نویسم، نوازش هم بلدم.

تیک تاک

دور نرو. بیا کنار دلم. من غیر از اینها که می نویسم، نوازش هم بلدم.

دچار تضاد شدم شدید. قبل از هر چیز بگم در این پست اصلاً قصد تعریف از خودم را ندارم. دچار خودشیفتگی هم نشدم. واقعاً واقعیت را می ­نویسم. همیشه سعی کردم در روابطم چه حقیقی و چه مجازی تا جایی که حرف بی ­ربطی بهم زده نشده باشه، احترام دیگران را حفظ کنم. حتی در محبت پیش ­دستی کنم. اما اخیراً چند تا تجربه پیاپی داشتم که اونهایی که مورد احترام و محبت بیشتری از سوی من بودند، رفتار متضادی را نسبت بهم انجام دادند. یکی از دوستان مجازی سالها بود که وبلاگی در حوزه­ی رشته تحصیلی خودش داشت. با توجه به این که رشته اش با رشته من از مجموعه بود، خواننده پر و پا قرصش بودم. بعد از محبوبیت تلگرام میان همگان، یک کانال و چند تا سوپرگروه هم زد که هرکدام از سوپرگروهها درمورد گرایشی از مجموعه رشته تحصیلی مون بود. سوپرگروههای آکادمیکی بود. چرت و پرت نبود. خواننده های وبلاگش عضو کانال و سوپرگروههاش شدند. مدتی بعد یک سایت زد که البته هنوز نیمه تمامه. چون می خواست سایتش دوزبانه باشه، در سوپرگروه درخواست کرد، هر کس دوست داره افتخاری منوها و زیرمنوهای سایت را ترجمه کنه. راستش دوست داشتم براش کاری انجام داده باشم. براش ترجمه کردم و ایمیل کردم. چند روز براش وقت گذاشتم. دلم می خواست خیلی خوب از آب در بیاد. سایتهای انگلیسی زیادی را گشتم تا ببینم اون منوها در سایتهای مطرح چطور نوشته شده اند. منظورم اینه که همین طوری لفظ به لفظ ترجمه نکردم و گرنه کلمه جای کلمه گذاشتن کار سختی نیست. دیروز یکی از بچه ها توی سوپرگروه سؤالی در مورد منابع آزمون ارشد و مؤسسات آمادگی آزمون داشت. جوابش را دادم و تجربه خودم را منتقل کردم. شب دیدم که من را به جرم تبلیغ برای مؤسسه مربوطه در یکی از سوپرگروهها بلاک کرده. نمی دونم ولی حس بدی بهم دست داد. من صرفاً برای رفع اشکال اون دختر اسم یک مؤسسه را به زبان آورده بودم. به خصوص در مقابل محبتی که در حقش کرده بودم، انتظار چنین برخوردی نداشتم. من توی اون گروه رفتارهای خیلی زشتی از یکی از اعضا دیده بودم و همیشه برام سؤال بود چرا به این فرد تذکری داده نمی شه. اما من کاری نکرده بودم که بخوام از گروه بلاک بشم. خانوم دکتری توی گروه بود که هر از گاهی پرسشهایی برای گفتگو درگروه مطرح می کرد. اما هر کس نظر می داد، جوابش را به سخره می گرفت. بچه ها ناراحت می شدند. به خاطر مدرک دکتراش خیلی خودش رو گرفته بود! ولی ادمین هیچ وقت نه بهش تذکر داد و نه بلاکش کرد. اما من رو به خاطر رفع مشکل یک نفر بلاک کرد حتی با وجود این که منوهای سایتش را رایگان ترجمه کرده بودم. از ادامه این ارتباط حالم به هم خورد. فهمیدم با آدمهایی طرفم که احترام و محبت دیگران براشون بی معناست و برعکس برای آدمهایی مثل اون خانم دکتر ارزش قائلند. براش پیام گذاشتم و فقط براش احساس تأسف کردم. بعد سایر سوپرگروهها و کانال اون دوست مجازی را ترک کردم. حتی اگر دنیا دنیا علم در اون سوپرگروهها رد و بدل می شد، اگر قرار بود فاقد شعور باشند، برام ذره ای ارزش نداشتند. موارد دیگه ای هم داشتم، بعد می نویسم.